جز یاد تو در خاطر من نیست عزیزم
مانند تو عشق با صفا کیست عزیزم
بی یاد تو زندگی مرا نیست عزیزم
در ع بود نمره ی تو بیست عزیزم
++++++++++++++++++++
باید فراموشت کنم
چندیست تمرین می کنم
من می توانم می شود
آرام تلقین می کنم
کم کم ز یادم می بری
کم کم ز یادم می روی
این روزگار و رسم اوست …
++++++++++++++++++++
یه سلام عاشقونه با یه بغض بی بهونه
می نویسم تا بدونی یاد تو تو دل می مونه
++++++++++++++++++++
می شود ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﺳﺒﺪ ﺍﺯ ﻏﻨﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﯾﺎﺱ ﺩﺍﺷﺖ
ﯾﺎ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﻮﺯ ﻭ ﮔﺪﺍﺯ ﺷﻤﻊ ﻋﺸﻖ ﻣﺜﻞ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﮐﻤﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ داشت
++++++++++++++++++++
عاشقی تنها مرحله ای از راه زندگی است که غرور در آن تابلویی ندارد !
++++++++++++++++++++
ای بهار زندگیم ای امید بودنم
غنچه هاب لب تو گرمی شکفتنم
قامت رعنای تو قبله گاه دیدنم
آن نوای گرم تو بهترین شنیدنم
کنج آغوش دلت جاده رسیدنم !
++++++++++++++++++++
آشفته دلان را هوس خواب نباشد
شوری که به دریاست به مرداب نباشد
++++++++++++++++++++
شوقی که چو گل دل شکفاند عشق است
ذهنی که رموز عشق داند عشق است
مهری که تو را از تو رهاند عشق است
لطفی که تو را بدو رساند عشق است
++++++++++++++++++++
داشتم یک دل و آن هم به تو کردم تقدیم
بیش از این  تمنا داری از من مسکین ؟
++++++++++++++++++++
نامه ای از من اگر سویت نمی آید نرنج
هر چه را من می نویسم اشک پاکش می کند
++++++++++++++++++++
ای کاش محبت اثری داشته باشد
معشوق ز عاشق خبری داشته باشد
کو خنجر تیزی که کنم پاره جگر را
زیر پای عشقی که ثمری داشته باشد
++++++++++++++++++++
چه کنم دست خود نیست که عاشق شده ام
روز و شب محو تماشای شقایق شده ام
دیگر از عقربه و ثانیه ها بیزارم
چه کنم مضحکه دست دقایق شده ام