منم تنهاترین تنهای تنها
و تو زیباترین زیبای دنیا
منم یلدای بی پایان عاشق
تو بودی مرحم زخم شقایق
نگاهت را پرستم ای نگارم
فدای تار مویت هرچه دارم
------------------
هر کس ز خدا می طلبد راحت جانی
من طالب آنم که تو بی غصه بمانی
------------------
برای دیدارت زمانی تعیین نمی کنم
می دانم که ساعت حسود خواب می ماند
------------------
گر تو گرفتارم کنی من با گرفتاری خوشم
داروی دردم گر تویی در اوج بیماری خوشم
------------------
کی ام من ؟ آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان
نه آرامی نه امیدی نه همدردی نه همراهی
گهی افتان و خیزان چون غباری در بیابانی
گهی خاموش و حیران چون نگاهی بر نظر گاهی
------------------
اول به وفا می وصالم در داد
چون مست شدم جام جفا را در داد
پر آب دو دیده و پر از آتش دل
خاک ره او شدم به بادم در داد
------------------
چون زلف توام جانا در عین پریشانی
من چشم تو را مانم تو اشک مرا مانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و در جانی
------------------
تو اگر بی خبر از قلب پریشان منی
با همه بی خبری همنفس جان منی
------------------
چندیست که عشق تحقیر شده است
و هی با کلمات نامربوط تعبیر شده است
گناه و هوس و بازیچه شدن
چون قفل به گردنش زنجیر شده است
------------------
غصه نخور عزیزم دلت تنها نمی شه
هر جای دنیا باشی تو قلبمی همیشه
------------------
مردن و گم شدن از ماست نه از فاصله ها
دل از اینهاست که تنهاست نه از فاصله ها
گرچه دیگر همه جا پر ز جدایی شده است
مشکل از طاقت دل هاست نه از فاصله ها
------------------
یک نظر در خود بیافکن کیستی ؟
عاشقی مستی خماری چیستی ؟
جام هستی را بزن بر نیستی
هرچه هستی با مرامی بیستی !
------------------
باورت گر بشود گر نشود حرفی نیست
اما نفسم می گیرد در هوایی که نفس های تو نیست … !ش