بساط عمر نیرزد به زحمت چیدن
چه چیدنی است که باید نچیده بر چیدش
*****************
دل من از تبار دیوارهای کاهگلی است
ساده می افتد ، ساده می شکند و ساده می میرد
*****************
سـلامی چو بوی خوش آشـنایی
بدان مردمک دیده روشـنایی
درودی چو نور دل پارسایان
بدان شمـع خـلوتـگـه پارسایی
*****************
نـمیبینـم از همدمان درهیچ جایی
دلـم خون شد از غصه ساقی کجایی
*****************
او شراب بوسه می خواهد ز من
من چه گویم قلب پر امید را
او به فکر لذت و غافل که من
طالبم آن لذت جاوید را
*****************
به چشمی خیره شد شاید بیابد
نهان گاه امید و آرزو را
دریغا آن دو چشم آتش افروز
به دامان گناه افکند او را
*****************
چرا امید بر عشقی عبث بست ؟
چرا در بستر آغوش او خفت ؟
چرا راز دل دیوانه اش را
به گوش عاشقی بیگانه خو گفت ؟
*****************
وقتی از غربت ایام دلم می گیرد
مرغ امید من از شدت غم می میرد
دل به رویای خوش خاطره ها می بندم
باز هم خاطره ها دست مرا می گیرد
*****************
زندگی یعنی :
بخند هرچند غمگینی
ببخش هرچند که مسکینی
فراموش کن هر چند دلگیری
*****************
دوست دارم از ته دل ٬ دلی که پر پر می زنه
دلی که ساز عشقتو از همه بهتر می زنه
دوست دارم حتی اگه یه شب به خواب من نیای
عاشقتم مثل همه حتی اگه منو نخوای
*****************
امشب شب آخریه که مزاحم دلت شدم
خورشید فردا مال تو٬ ببخش که عاشقت شدم
*****************
بدرقه لازم ندارم ٬ میرم ای عزیزترین
نزار بمونه زیر پا ٬ قلبمو بردار از زمین
دوست دارم برای تو فقط یه حرف ساده بود
غافل از اینکه دل من منتظر اشاره بود
*****************
مرا با آتش عشقت بسوزان
و نترس زیرا اشک چشمانم آن را خاموش می کند
*****************
شاعر شعر حقایق نیستی
مثل من مجنون عاشق نیستی
من همیشه دوستت دارم ولی
این توئی که مثل سابق نیستی
*****************
اشک من بارون غربت
تو دلم غبار حسرت
من برات سوغاتی دارم
یه سبد گل محبت
۹۵/۰۹/۱۲
۰
۰
محمد خسروی
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.